سلام دوستان
وقت به خیر
این چند روز به قدری اتفاق زیادی افتاده که بایست در یک نوشته به چندتای آنها بپردازم
این اتفاقات مهم عبارتند از :
1- شهادت سردار ایرانی و چند مجاهد حزب الله در سوریه توسط اسرائیل
2- نامه مهم مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و امریکا در مورد توهین به مقام پیامبر اکرم
3- اعلام خبر مرگ پادشاه عربستان
ابتدا موضوع شهادت سردار ایرانی و مجاهدان لبنانی در سوریه توسط حزب الله را مورد بررسی قرار می دهیم.
1-
اینکه یک سردار ایرانی در سوریه باشد اصلا تعجب بر انگیز نیست، چون ایران سوریه و لبنان را خط قرمز خود می داند و به نوعی این دو کشور را زمین خود می داند که باید با چنگ و دندان از انها محافظت کند. اینکه اسرائیل هم بداند که سرداران ایرانی در سوریه حضور مستمر دارند، بعید نیست چون اسرائیل در منطقه چتر اطلاعاتی گسترده ای، با همکاری سازمان اطلاعات آمریکا و برخی کشورهای خیانت کار عربی ایجاد کرده است.
اما اینکه سوریه به این کاروان حمله کند، نشان از اهمیت استراتژیک فعالیت این گروه دارد. چرا که هزینه زیادی که ممکن است اسرائیل مجبور شود بپردازد، از قبل برای آنها قابل تصور بود و حتما سودی که از این حمله می بردند، بیش از هزینه های احتمالی است. اما مگر ان گروه در حال انجام چه کاری در قنیطره بودند که اینطور اسرائیل حمله به آنها را مهم ارزیابی کرده است؟
شاید هرگز این اطلاعات برای عموم فاش نشود، اما آنچه از این پدیده قابل درک است این که اسرائیل به شدت از سوی حزب الله و ایران تحت فشار است که حاضر است چنین حرکاتی را انجام دهد و به نوعی سرعت پیشروی ایران و حزب الله را تا حدی کاهش دهد، غافل از اینکه از بین رفتن اسرائیل، تقدیری است که نه به واسطه دسمنی با ایران و لبنان، بلکه به خاطر ظلم و ستم بی حد و اندازه ای است که به تمام بشریت روا داشته و مردم فلسطین تنها نمادهای انسان مظلومی است که اسرائیل ظلم به آنها را بی ملاحظه انجام می دهد.
2- یک اتفاق بسیار بسیار مهم که در اول بهمن امسال اتفاق افتاد، نامه مقام معظم رهبری به جوانان غربی است. این نامه در پاسخ به اهانت های مستمر استکبار به پیامبر اکرم است.
در این نامه مقام معظم رهبری تلاش نمودند تا فطرت جوانان غربی را بیدار کنند، گویا ایشان احساس نمودند که جوان غربی این حق را دارد که آینده اش را بر مبناس خوبی بنا کند و این حق انسانهای آزاده است.
گویا ایشان عطر دلربای مولایمان را استشمام کرده اند و با این نامه، از جوانان غربی دعوت کرده اند تا آنها نیز خود را از جریان تمدن سوز توهین به مظهر تمام و کمال خوبی ها جدا کنند و آغوش خود را برای حکومت جهانی حق بنا کنند.
مقام معظم رهبری با این کار به ما یاد دادند که کار فرهنگی یعنی این که بدون نیاز به یک بستر پیچیده هم می توان تاثیر گذاشت از از جبهه حق دفاع کرد، ایشان نخواستند که صرفا به نشریه فرانسوی پرخاش کنند و با توهین به اسرائیل دل خودشان را خنک کنند، بلکه از این فرصت استفاده کردند تا جوانان غربی را که می توان اهداف اصلی استکبار برای اسلام هراسی دانست، به این بهانه تشویق به مطالعه اسلام و درک واقعیت ها کنند.
حال نوبت ماست که به عنوان مسلمان، با برقراری ارتباط با جوانان غربی و ارائه دین اسلام، قرآن و سیره پیامبر، حقیقت پیامبر را به آنها معرفی کنیم.
3-
بالاخره ملک عبدالله هم بعد از سالها شایعه در مورد مرگش مرد. مرگ حق است و برای همه اتفاق می افتد. اما اینکه خبر مرگ او اینقدر مشتری داشت و برخی هم به صورت ناشیانه ای در روزنامه ای، شایعه خبر مرگش را منتشر کردند و به خبر تایید نشده دامن زدند، یکی کارهای او بود، یکی پیش بینی وضعیت پادشاهی عربستان بعد از او و سوم هم تطبیق هایی که در برخی روایات در مورد نشانه های غیرحتمی ظهور امام زمان آمده است. در ادامه کمی بیشتر توضیح خواهیم داد :
- او در طول سالهای سلطنتش هم به صورت سیاسی و اقتصادی به ایران فشار آورد، هر کاری کرد تا محور مقاومت را از هم متلاشی کند، در سوریه، لبنان و فلسطین، او حامی اصلی جنگهای اسرائیل با لبنان و فلسطین بود، او حامی جریانهای تکفیری بود که امروز وحشی ترین تصویر را از اسلام به نمایش گذاشته اند، او حامی دولت بحرین در سرکوب شیعیان بود، در دوره سلطنت او شیخ نمر النمر دستگیر شد و حکم اعدام برایش صادر شد، در دوره او بهار عربی ملت های عرب به خاطر سرمایه گذاری های جدی او نتوانستند انقلاب خود را حفظ کنند و چیزهایی که ما نمی دانیم
- در دوره سلطنت او، دو ولیعهد فوت کردند، این یعنی مجموعه ولیعهدها در دوره او ناتوانی خود را زنده ماندن نشان داده اند، چه برسد به سلطنت، همین موضوع شاهزادگان جوانتر را نیز راغب به گرفتن بخشی از قدرت کرده است. این دعوای قدرت با فوت ملک عبدالله و وارد شدن پادشاهی به یک مرحله گذار، بسیار حساس است، چون هنوز پادشاه جدید مستقر نشده و در همین فاصله ممکن است هر اتفاقی بیافتد و همین یعنی پادشاهی عربستان متزلزل شده است، این اتفاق اثرات متعدد داخلی و منطقه ای دارد. یک اثر همین تضعیف شدن متحدان عربستان در منطقه است، اردن 40 روز عزای عمومی گرفته، رئیس جمهور یمن استعفا داده و رئیس جمهور مصر بعد از عدم ملاقات پادشاه فهمیده که حامی اش مرده، این یعنی یک چرخش در فضای استراتژیک در منطقه، به نفع جبهه حق انشاالله . . .
- واقعیت این است که تطبیق مرگ او با نشانه نزدیکی ظهور، حتی اگر صحیح باشد، چندان دارای اهمیت نیست، چون این نشانه حتمی نیست، و اتفاق افتادن آن الزاما منجر به ظهور نمی شود، همچنین، مشغول شدن به این دست نشانه ها، وظیفه ما را در تکمیل روند ظهور به تاخیر می اندازد. این نشانه شاید برای تلاشگرانی که در خدمت امام زمان در حال اماده سازی زمینه ظهور هستند، یک دلگرمی است و نه بیشتر و برای ما دوستداران تنبل امام زمان، تنها اخطاری است که امام زمان در شرف ظهور هستند و شما خوابید !
من فکر می کنم، علیرغم اینکه عربستان می خواست هر چه دیرتر خبر مرگ ملک عبدالله را اعلام کند، اما به دلیل نامه ای که رهبری برای جوانان غربی نوشتند، انها تصمیم گرفتند با ایجاد موج خبری مرگ ملک عبدالله و پوشش خبری گسترده آن که در روزهای آینده خواهید دید، هم نامه رهبری به جوانان غربی و هم اهانت به پیامبر را فرو بنشانند.
دوستان، خاطراتی که در قبل از انقلاب تعریف می شد که مردم به صورت مخفیانه اعلامیه های امام را پخش می کردند شنیده اید ؟ حالا باید این نامه و اطلاعات مرتبط با آن را به صورت مخفیانه برای جوانان غربی ارسال کنیم
خدا به همه ما رحم کند.
- ۹۳/۱۱/۰۳