سلام دوستان
چند روزی است که خیلی ها دارند بر روی فساد گسترده در کشور صحبت می کنند، موضوعی که چند وقت پیش در همین وبلاگ به تفضیل در مورد ریشه های آن صحبت شد،
امروز دیگر وقت صحبت در مورد فساد نیست، اگر کسی احساس وظیفه می کند بداند که امروز روز مبارزه با فساد است،
آنچه باعث دامن زده شدن به این فساد گسترده و سراسری شده، بی اعتنایی و بی توجهی جمعی و طولانی مدتی بوده که باعث شده ما نسبت به اخبار فساد واکسینه بشویم
امروزه به قدری فساد زیاد شده که کمتر کسی است که دامنش آلوده نشده و یا به او ظلمی صورت نگرفته، این وضعیت ناشی از بی اعتنایی بوده که به فسادهای بزرگ داشته ایم
امروز شاید آخرین فرصت برای زدودن این نجس از روی دامن این جامعه است،
درنگ و مصلحت اندیشی مراجع تقلید که آنها را از میدان خارج کرد و آنها را برای همیشه از نقش اجتماعی خود در جامعه بیرون راند و انها را به مقاماتی تشریفاتی تبدیل کرد که البته عمر آنها کوتاه تر از این خواهد بود
سکوت روحانیت و حوزه ها و مساجد هم منجر به فاصله گیری هر چه بیشتر مردم از آنها شده و آنها نیز عمر چندانی نخواهند کرد
دانشگاه، اساتید و دانشجویان هم چند سالی است که به مدارس ابتدایی تبدیل شده اند و مردم دیگر امید چندانی به آنها هم ندارند و در حقیقت دانشگاهها نیز خاموش و سرد شده اند،
قوه قضاییه و وزارت اطلاعات نیز بسیار خمود و خسته و بی انگیزه هستند که ناشی از اهمال چند ساله آنها در مبارزه با فساد است و امیدی به آنها هم نیست
سپاه هم نیمی درگیری جنگهای نیابتی است و نیمی هم درگیر جنگ قدرت و ثروت، فلذا آنها هم چندان فرصت و اراده ای برای مبارزه با فساد ندارند،
شرکتها و بنگاههای خصوصی نیز در حال مرگ تدریجی هستند و به زودی حجم زیادی بیکار جدید نیز از سوی این مراکز به خانه ها گسیل خواهند شد،
بسیاری از جوانان نیز درگیر اعتیاد و فحشا شده اند و از آنها نیز انتظاری برای اعتراض نیست
می ماند عده ای مستضعف که کار خود را، خانه و زندگی خود را و از همه مهمتر عزت خود را در این بازی از دست داده اند،
این گروه اگر تحریک شوند، اصلا بعید نیست که هر چیزی را ویران کنند و نظامی را ساقط کنند و ثروتمندان را آتش بزنند و کشور را سراسر نابود کنند، کشوری که قرار بود برای آنها و در خدمت آنان باشد، اما امروز خود را برده ی تعدادی دزد و فاسد می بینند که کمترین توجهی به وضعیت معیشت این بندگان نمی کند،
ترس من از این است که قبل از مردم، خدا تصمیم بگیرد تا پرونده را مختومه کند، خدا برعکس مردم مستضعف دستش باز است و ابزارهای مختلفی برای تنبیه دارد،
البته بدانید که اگر خدا اراده کند تا ما را تنبیه کند، کسی باقی نمی ماند، امیدوارم خداوند متعال به ما رحم کند و اراده خود را در هدایت و نجات ما قرار دهد،
قبل از عقوبت، قیام کنید تا لااقل سرافراز بمیرید و سرافراز خدای خود را ملاقات کنید،
«قُل إنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَة أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُردی…؛ [ای پیامبر!] بگو: شما را تنها به یک چیز اندرز می دهم و آن اینکه: دو نفر دو نفر و یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید…» (سوره سباء، آیه 46)
انشاالله