سلام دوستان
فرارسیدن ایام عزاداری اباعبدالله بر همه شما عاشقان و شیفتگان حق و حقیقت تسلیت باد
دیروز ( چهارشنبه ) حضرت آقا در جمع نخبگان سخنرانی داشتند که ابعاد مهمی را عنوان کردند که من تنها یک بعد مهم را اشاره خواهم کرد
ایشان در سخنرانی فرمودند که نحوه استفاده از نخبگان در اقتصاد دانش بنیان و رابطه اقتصاد دانش بنیان با اقتصاد مقاومتی از سوالاتی است که باید جوانان نخبه در تجمعات خودشان به پاسخ مناسب برای آن دست بیابند.
در راستای تلاش برای حل مسئله مطرح شده از سوی مقام معظم رهبری، نیاز به تبیین چند مفهوم د کلام ایشان لازم است :
1- مفهوم اقتصاد مقاومتی هنوز حتی در کلام رهبری کاملا تدقیق شده نیست. این به دلیل عدم توسعه مفاهیم علمی و بنیادی توسط دانشمندان این حوزه است. البته با توجه به خستگی دانشمندان اقتصادی به دلیل عملکرد آنها در مهار تورم و رکود و ...، ترجیح دارد جوانان تازه نفسی اقدام کنند و خیلی منتظر دانشمندان اقتصادی نباشیم. بهترین شروع، بررسی فلسفه اقتصاد و تطبیق آن با انتظاراتی است که از اقتصاد مقاومتی می رود. انشاالله با توجه به تاکید مقام معظم رهبری بر پاسخ به این سوال، در آینده نزدیک، نوشته ای دقیق تر در این مورد خواهم داشت و سعی می کنم موضوع اقتصاد مقاومتی را به صورت شسته و رفته و مفهومی یک بار مطرح کنم. ( به حد توان و فهمم از موضوع )
2- اقتصاد دانش بنیان که در گذشته هم نوشته هایی در مورد آن داشتم، نیازمند تعریف دقیق است، من شخصا تعریفی که بسیاری از اقتصاد دانش بنیان و بنگاه دانش بنیان ارائه می دهند قبول ندارم و احساس می کنم ادراک ما از اقتصاد دانش بنیان حداقلی است و همین نیز نفع ما از این اقتصاد را حداقلی می کند. در یک جمله : اقتصاد دانش بنیان یعنی استفاده از دانش در توسعه کسب و کار، به اشکال مختلف نظیر توسعه محصولات با کیفیت بالاتر، با قیمت کمتر، با سرعت بیشتر، انطباق بیشتر با نیاز مشتری، سودآوری بیشتر برای مشتری، سازگارتر با محیط زیست، استفاده دقیق تر از مجموعه بانک های داده توسعه داده شده و ... . اما آنچه بنیاد نخبگان و نظام به آن اقتصاد دانش بنیان می گویند، صرفا استفاده از فن آوری های های تک ( high tech ) و با فن آوری پیچیده است که این نگاه ناشی وجود افراد دانشگاهی در نظام است که اقتصاد را با فضای علمی مقایسه می کنند.
3- جوانان محور توسعه هستند و جوانان نخبه ( به تعریف واقعی آن و نه تعریف بنیاد نخبگان ) می توانند چرخ های اقتصاد را با سرعت بیشتری به حرکت در اورند، اما چگونگی این کار، نیازمند طراحی فرایندهای ماسب است که همان سوال رهبری است. در این مورد باید اشاره نمود که وقتی توسعه کشور و افزایش رفاه مردم توام با عدالت مدنظر باشد، کارکردهای مورد توقع از افراد بیش از یک توقع معمول، در حد انجام وظایف محوله است و نگاه به کارکرد افرادی از جنس جهادی باید باشد، یعنی افراد هدفی متعالی باید داشته باشند و وظایف محوله تنها بهانه ای است که آن افراد بیشترین خدمت را بتوانند به کشور و اقتصاد کشور انجام دهند. جوانان باید بدانند تا جوان هستند امکان دارد که بتوانند از خود فراتر بروند و از منیت خود خارج شده و به دیگران نیز فکر کنند، وگرنه با افزایش سن، افراد اگر قبلا تجربه خدمت به خلق را نداشته باشند، کمتر حاضر به توجه به سایر افراد و نیاز آنها می شوند.
دوستان، امروز یک امتحان بزرگ و سراسری در حال برگزاری است و آن آزمون انسان بودن است. اتفاقا این امتحان همراه ا شرایط سخت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است و همین وضعیت، قبولی در امتحان را سخت و در عین حال شیرین می کند. به جای ناراحت بودن از شرایط موجود، باید مردانه تلاش کرد، خود را منجی گروهی از جامعه بدانید و برای نجات انها تلاش کنید، مطمئن باشید اما زمان و منجی حقیقی انسانیت، نظر لطف خویش را شامل حال همه ما خواهد کرد.
والسلام علی من التبع الهدی